هفته نامه «نماینده»؛ محمدمهدی زاهدی*/ دغدغه معیشت معلّمان چند بخش دارد. یک بخش مربوط به بازنشستگان است که چندین درخواست دارند، مانند پاداش پایان خدمت، خرید مرخصیهای پایان خدمت و بحث بیمه این عزیزان. قسمتی هم مربوط به سطح پایین حقوق فرهنگیان در مقایسه با دستگاههای مشابه است که به نظر میرسد واقعاً به این قشر فرهیخته ظلم شده است.
این تبعیض که فرهنگیان معتقدند بین آنان و کارکنان دولت وجود دارد را مسئولان نیز قبول دارند و در راستای رفع همین تبعیض نیز از دولت خواستهایم نظام رتبهبندی معلمان را اجرا کند؛ در حقیقت این موضوع یکی از مطالبات جدی نمایندگان از دولت است.
اگر حقوق و مزایای فرهنگیان را با بعضی از دستگاههای مشابه مقایسه کنیم، خواهیم دید که بر اساس قانون خدمات کشوری به برخی دستگاهها اجازه داده شده بود تا ۵۰ درصد از منابع اختصاصیشان را برای افزایش حقوق کارکنان استفاده کنند؛ اما آموزشوپرورش چون درآمد اختصاصی ندارد، همین امر موجب شده است بین فرهنگیان و کارکنان دیگر ارگانها تبعیض جدی ایجاد شود.
این در صورتی است که اگر نظام رتبهبندی معلمان بهدرستی انجام شود و دولت نسبت به وصول منابع مالی اختصاصیافته به پرداخت معوقات فرهنگیان اقدام نماید، هم وضعیت معیشت فرهنگیان عزیز و هم منزلت و جایگاه معلمان در سطح جامعه ارتقاء خواهد یافت.
در واقع میتوان گفت مشکل معوقات فرهنگیان، مشکل ناشی از ضعف قانون یا عدم پیشبینی بودجه نیست. بهعنوان نمونه سال ۹۴ در مجلس یک منبع مالی جدید برای رفع این مشکل تصویب شد، ولی متأسفانه مسئولین آموزشوپرورش و دولت نتوانستند این اعتبار را وصول کنند؛ لذا آنچه در پیشبینی ما وجود داشت رقم نخورد که اگر این وصول انجام میگرفت بخش زیادی از معوقات فرهنگیان پرداخت میشد.
البته معتقدم موضوع بالاتر از این است. موضوع جایگاه و منزلت اجتماعی معلّمان است. معلّمی که به تعبیر مقام معظم رهبری، منابع انسانی را برای آینده این کشور خلق میکند و آیندهساز کشور است یا آموزشوپرورشی که باید به دید بنگاه سرمایهگذاری و تولید منابع انسانی مؤمن، متعهد، وفادار به نظام و انقلاب، کارآفرین و خلاق نگاه کنیم.
اگر با این دید به این موضوع نگاه کنیم خواهیم فهمید گر چه مزایای معلمی یک بحث جدی است، اما فراتر از آن جایگاه و منزلت اجتماعی معلمی است. در سند تحول بنیادین آموزشوپرورش نیز یکی از مطالبات اساسی پیادهسازی این نظام است که متأسفانه سهلانگاری بسیار جدی شده است.
هیچگاه دانشگاهها یا نیروهای مسلح زیر چتر قانون خدمات کشوری نیستند، اما با آموزشوپرورش رفتاری شبیه به سایر وزارتخانهها صورت میگیرد و اینجاست که به دلیل محدودیت در مباحث مالی و درآمدهای اختصاصی در حق آموزشوپرورش اجحاف میشود.
یک استاد دانشگاه بسته به مراتب علمی در جامعه منزلت اجتماعی خاصی دارد؛ اما یک معلم از روز اولی که استخدام میشود، بسته به مقطع تحصیلی در حکمش دبیر یا آموزگار مینویسند و مادامالعمر همان باقی میماند؛
در دانشگاه فرد سیر ارتقاء را طی میکند و خود این رتبهها یک منزلت اجتماعی ویژهای ـ چه در سطح دانشگاهها و محافل علمی و چه در منظر عمومی مردم ـ ایجاد میکند؛ اما یک دبیر با هر مقدار سابقه کار تا آخر عمر همان دبیر و یا آموزگار باقی میماند.
البته همه معلمان عزیز قابل احترام هستند، اما اشکال این روش این است که بعد از سی سال خدمت همان دبیری است که روز اول خود را معرفی میکند. قطعاً وقتی ما به معنی واقعی نظام رتبهبندی را پیاده کنیم جایگاه واقعی معلم که بالاتر از استاد دانشگاه است ارتقاء بخشیده میشود و بحث معیشت فرهنگیان نیز بهبود پیدا میکند.
رهبر معظم انقلاب در دیدار سال گذشتهشان با فرهنگیان در مورد دانشگاه فرهنگیان تأکیدات خیلی ویژهای داشتند. دغدغهها در زمینه این دانشگاه متفاوت است. مهمترین آن این است که وزارت آموزشوپرورش بداند باید در این دانشگاه افرادی را پذیرش کند که قرار است مربی و معلّم و راهنمای آیندهسازان کشور باشند. پس حتماً اینها باید در فضای آموزشی ویژهای قرار بگیرند؛ اما به نظر میآید که فضای فعلی آموزشوپرورش یا این را باور ندارد و یا تسامح و تساهل به خرج میدهد. نکته دوم بحث حمایت از دانشجویانی است که در این دانشگاه در حال حاضر مشغول به تحصیل هستند.
چندین ماه قبل زمزمههایی شنیده شده بود مبنی بر اینکه وقتی تعداد بسیاری فارغالتحصیل دانشگاهی بیکار در کشور هست، وجود این دانشگاه ضرورتی ندارد. همین نگرش است که دانشگاه فرهنگیان را جایی هزینهبر میداند. هم از دولت و هم از وزارت آموزشوپرورش درخواست میکنیم با توجه به تأکیداتی که در دو سال گذشته مقام معظم رهبری نسبت به این دانشگاه داشتند نگاهشان را به این دانشگاه تغییر دهند.
* رئیس کمیسیون آموزش مجلس و نماینده مردم کرمان
نظر شما